۱۷ سالگی
پنجشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۶، ۰۶:۵۹ ب.ظ
یه زمانی بود، همون حدودای ۱۷ سالگی اینا، قورباغه هم بهم لبخند میزد فکر میکردم عاشقمه و خودم رو باهاش تو خونه زندگیمون با ۸ تا بچه نصف آدم نصف قورباغه تصور میکردم. حالا آدم که دیگه بماند. دست خودمم نبودا، هیزم نبودم، ولی خب اقتضای سنه دیگه خودتون بهتر میدونید چی میگم.
الان دیگه اونطوری نیستم. شما هم احتمالا اینطوری نیستید. یکم معنا و مفهوم بیشتری براتون پیدا کرده این ماجرای عشق و عاشقی. ولی من کم کم دارم به این نتیجه میرسم که عشق و عاشقیهامون با اون دوران ۱۷ سالگی هیچ فرقی نداره مگر از لحاظ تعدد معشوقها در یک بازه. وگرنه همونقدر پوچن، همونقدر سطحی.