قرارمون پائیز بود
سه شنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۷، ۰۱:۱۰ ق.ظ
گفتی یکم احتیاج به سکوت دارم، یکمم هم زمان. گفتی درمانش تنهایی با کمی دوریست. آخرای تیر بود، مثل بید میلرزیدم. چشم امیدم به پائیز بود. آخه گفتی پائیز حالت خوب میشه. گفتم پائیز میای اینقدر همو بغل میکنیم و گرمِ هم میشیم که زمستون برامون میشه اردیبهشت. یکم گذشت دیدم خبری نیومد. گفتم شاید راهو گم کردی، شاید عطرم دیگه یادت نیست، شاید رنگم از ذهنت پریده. خب از یک جا به بعد خودم هم فهمیدم چرا دلواپسی نگاهم کمک به رسیدنت نمیکنه، ولی باز سکوت که بغلم میکرد تو زمزمههام فریاد میزدم: قرار بود پائیز برگردی...
کسی که رفتنو باور نداره... اگه مرد سفر باشه نمی ره!
تو که بیشتر از من با روزبه بمانی آشنایی :)