ساکن خیابان نوزدهم

همانی که باید باشم :)

ساکن خیابان نوزدهم

ساکن خیابان نوزدهم

قراره که این‌جا از سانسور دور باشم، به فکر جذب مخاطب‌های بیشتر و بزرگ‌تر شدن این فضا هم نباشم. کمی هم به بی‌پردگی نزدیکش کردم! روزمرگی‌های عموماً ناراحت‌کننده و بعضاً خوشحال‌کننده‌ای این‌جا می‌نویسم.

:)

دوشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۲، ۰۸:۳۰ ب.ظ
:)
چند دل شکستی؟ چند دل بدست آوردی؟

خوب که نگاه کنیم همه ی ما از همان اول بیشتروقت ها دل شکسته ایم. از همان بچگی .همان دعواهای سرمداد و خودکار و زیرآب زنی و قهرهای تا قیامت ِ مان . حساب کنیم خیلی موقع - شاید غیرعمد - اشک به چشم کسی آورده ایم لبخندی را دزدیده ایم و خیلی خیلی کارهایی که اگر کسی با ما میکرد از زمین و زمان و آدم ها گله میکردیم. هنر میخواهد جوری رفتارکنی که آب در دل کسی تکان نخورد. بیایید همه ی ما بدون چشمداشت محبت کنیم. بدون انتظار پاسخ لبخندی ، لبخند زنیم . هیچوقت هیچکسی را بخاطر منافع خودمان نشکنیم و ایمان داشته باشیم ارزش لبخند یک نفر به خیلی چیزها می ارزد... خیلی!!!


*من لبخند میزنم برایت حتی اگر اخم کنی :)

سه شنبه پانزدهم بهمن ۱۳۹۲ - آرتمیز  | 
  • مجید

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی